Neue Seite 3

cinema-ye-azad

سينمای آزاد

. Postfach 100525 D-66005 Saarbrücken   .Tel: 0049 681 39224 . cinema-ye-azad@T-online.de

آرشيو               کارنامه              عکسها               خبرها                تماس با ما

سرآغاز

جشن رژيم بدل ساز وسينمای آزاد ايران


با يادهادی حسين زاده سينماگر سينماِي آزاد مشهد که در قتل عام رژيم در سالهای 60 تير باران شد.

در مهر ماه 1348 سينمای آزاد ايران بنيان گذاشته شد در اينجاقصد ندارم تاريخچه سينمای آزاد رامطرح کنم جوانان علاقمند داخل ايران را به کتاب قطور تاريخ سينمای ايران تاليف جمال اميد که بخش مهم ومجزايی را به اين جنبش ونحوه شکل گيری وگسترش آن اختصاص داده وهمينطور گفتگوی جامعی که من با نسرين بهجو همراه سينمای آزاد داشته ام که در کتاب دهسال سينمای آزاد ايران که در ايران واز طريق مجراهای غير رسمی نيز ميتوان بدان دست یافت؛ منعکس شده ؛همينطور قسمت اعظم اين گفتگو در ماهنامه سينمايی فيلم چاپ تهران ( شماره 127 ) هم چاپ شده است ؛ توجه مي دهم. اما آنچه که مرا وادار به نگاشتن اين يادداشت مي کند سوء استفاده ايست که رژيم جمهوری اسلامی از نام سينمای آزاد ايران برای بر گذاری شبه جشنواره ای مينمايد که ميخواهند وانمود کنند مستقل است ؛ ميدانيم رژیم جمهوری اسلامی در ابتدا با آنچه از گذشته بر جای مانده بود با عناد وکينه بر خورد می کرد حتی به سالن های سينما هم رحم نکرد وآنان را به دليل آن که نمايش دهنده آثار طاغوت بوده اند به وسيله اوباشی که امت هميشه در صحنه ناميده مي شوند به آتش کشيد. شيخ صادق خلخالی فيلم های سي سال تاريخ سينمای ايران را در کاميون ريخت و به بيابان برد ودر جشن فيلم سوزان تحجر و عقب ماندگی رژيمی که بر مردم ما نازل شده بود به نمايش گذاشت. اما به تدريج نه تنها برای بزک چهره کريه خود کارگردانان نور چشمی را به جشنواره های غرب فاسد وامريکای جهان خوار سرازير کرد بلکه در داخل به انواع واقسام جشنواره های سينمایيی بی اثر وبی خاصيت روی آورد وتعداد جشنواره های سينمايی رژيم درحال حاضر از 30 تا هم تجاوز مي کند. از جهتی ديگر چون خودش چيزی برای عرضه نداشت؛ کارهای های حکومت پيشين را به تدريج شبيه سازی کرد . حتی برای خوانندگان به قول خودش نجس و طاغوتی نيز شبيه هايی ساخت وروانه بازار نمود وحالا سايه منحوسش را برسر سينمای آزاد مي گستراند و يکی از بر گذار کنندگان هم به دروغ منکر ارتباط اين نام با سينمای آزاد ايران مي شود. اما اصل ماجرا چگونه بوده است؟
چند ماه پيش در برخی از نشريات داخل ؛ آگهی هاِيی چاپ مي شد که برگذاری جشنواره سينمای آزاد در مهر ماه امسال را اعلام مي داشت در اين اطلاعيه ها به خصوص تاکيد مي شد که اين جشنواره را هم زمان با تولد سينمای آزاد پيشين بر گذار مي کنند ( سينمای آزاد ايران در مهر ماه 1348 در جلسه ای در کودکستان کاخ کودک بنيان گذاشته شد ) از چاپ اين آگهی؛ ماه ها گذشت وهيچ خبر ويا اطلاعيه ديگری پيرامون اين بدل سازی منتشر نشد تا اين که در تاريخ . 6-14-81 در نشريه حيات نو بار ديگر اگهی مربوط به اين برنامه را چاپ کردند اما اين بار مناسبتی را قبلا برای گذاری جشن شان ذکر کرده بودند از آگهیها حذف کردند. اما زمان آنرا (مهرماه ) تغيير ندادند وبعد هم با عجله جمعی از سينماگران حاتمی چی که گند وعفن رئيس جمهورآزاده شان هر شامه ای را مي آزارد به گرد هم جمع شدند ؛ بعد از کلی نطق واظهار لحيه برگ های زيتون الوان را بين خودشان تقسيم کردند . بحمداله تنها نقص وعيب سينمای ورشکسته جمهوری اسلامی بدل تراشی برای سينمای آزاد بود که آنهم به خوبی وخوشی به انجام رسيد اما خانمی با نام پرند زاهدی که گويا در موسسه سينماگران آزاد ( بعد از انقلاب از اين موسسه ها که از علاقمندان به سينما را با دريافت شهريه وبا وعده برای راه يابی به سينمای حرفه ای جلب خود مي کنند فراوانند وانجمن سينماگران آزاد هم يکی از همين موسسات تجارتی است که تشابه اسمی آن با نام سينمای آزاد نمي تواند اتفاقی باشد ) فعال است مي گويد: که جشن آنها ربطی با سينمای آزاد پيشين ندارد اما اميد وار است که آنها هم بتوانند ُسينماگرانی مثل کيانوش عياری را پرورش دهند. اول اين که وقتی گردانندگان خود منکر ارتباط نامشان با سينمای آزاد مي شوند خود دليل آنست که ريگی به کفش دارند وگر نه چه نيازی به چنين توضيحی بود ؟ دوم اين که چه ضرورتی ايجاب مي کرده که اين نام را که به اعتراف خودشان شک ايجاد کرده است انتخاب کنند؟ وچرا در چند ماه پِيش ؛ بر گذاری اين برنامه را به تاريخ بنيان گذاری سينمای آزاد ايران ربط داده بودند ؟وچرا در آگهی آخر اين ارتباط را مخفی کرده اند ؟ واصولا علت بر گذاری جشنواره ای که لااقل پنج شبه جشنواره ديگر با اهدافی نظير آن درطول سال درجمهوری اسلامی موجود تدارک ديده مي شود چه بوده است ؟ برای نمونه مي توان به جشنواره دريايی کيش ( نان دانی کيومرث درمبخش )وجشنواره فيلمهای کوتاه کيش که کامران شيردل مي چرخاند وجشنواره هايی که زيرعنوان سينمای جوان در شهرهای ايران بر گذار مي شود اشاره داشت؛ همه آنها به يمن حضور رژيمی مردمی (!) از استقلال دم مي زنند. حالا که برای هر انسان ساده انديشی مشخص شده که خانه سينما وانجمن های وابسطه بدان تماما زير نفوذ دولت هستند واز وزارت سانسور رژيم فرمان مي گيرند. يک موسسه به ظاهر مستقل که البته پروانه استقلالش را از همان وزارت سانسور گرفته با کمک فرهنگسرای هنر که البته اين تشکيلات هم به مانند خانه سينماحتما مستقل (!) است با سوء استفاده از اعتبار ونام سينمای آزاد که خوشبختانه با معيارهای جمهوری اسلامی طاغوتی است. ميخواهند به جشنواره های بی هويتشان شخصيت دهند ودر اين راه البته اميد دارند بتوانند نظير کيانوش عياری را پرورش دهند اگر کيانوش خود صلاح نمي داند جوابشان را بدهد ما به يادشان مي آوريم که فعاليت سينمای آزاد در ايران ؛ از آغاز تا پايانش به دهسال ّ رسيد ودر همين زمان چنان تاثير ی برسينمای راستين ايران گذاشت که حالا رژيم جمهوری اسلامی بعد از گذشت 23 سال از عمر نکبت بارش برای کسب وجاهت به نام او متوسل مي شود . ميدانيم23 سال کار رژِيم برای بدست آوردن موقعيتی نظير سينمای آزاد با صرف بود جه های هنگفت از کيسه مستضعفين به اعتراف همان مطبوعات تحت کنترل به نا کامی کشيده شده است. پرند خانم به کيانوش عياری اشاره مي کنند وتنها وی را دست آورد سينمای آزادپيشين مييابد . من با اشاره ای کوتاه به برخی از نام ها يی که در سينمای امروز ايران فعال هستند وکار وحرکتشان را از سينمای آزاد آغاز کرده اند؛ ذهن خانم پرند زاهدی را که گويا دوچار فراموشی عمدی شده به کار مي اندازم .برای اين که سخنم به درازا نکشد از سينماگرانی از ميان ما که از جورو ستم رژيم گريختند ودر کشورهای ديگر پناه گرفتند واينجا نيز سد ها را شکستند وبه کار خلاقه شان ادامه داده اند سخن نمي گويم؛ وتنها به ياد آوری نام هايی که در ايران هستند بسنده مي کنم . با اين تذکر که در اين نوشتار قصدم بررسی ارزشهای کنونی کارشان وميزان ايستادگیشان در برابر رژيم ويا وابستگی کنونی شان به حکومت نيست (به اين مهم در نوشتاری جداگانه توجه خواهم کرد) مطلب را ادامه مي دهم ونامهای همراه سينمای آزاد در ايران مانده را تاآنجا که ذهنم ياری مي کند بازگو مي کنم.
همايون پاي ور مدير فيلمبرداری فِيلمهاِی زِينت و طعم گيلاس و... ابراهيم حقيِقی از گرافيست های برجسته امروز ايران ؛احمد امينی ( منتقد فيلم وکارگردان سينما ) داريوش ارجمند و بيژن امکانيان بازيگران سينما؛ زاون قوکاسيان مستند ساز ؛ مولف کتاب های سينمايی ؛ حسن بنِ هاشمی وناصر غلامرضايي که از سينمگران خلاق سينمای آزاد بودند اولی با تاسف سخت بيمار است وبستری؛ احمدغفار منش؛سينماگر سخت گوش سينماِی آزاد که رژيم حاکم سخت آزارش داد به زندان کشاندش وهم اکنون بيمار و ئتنها در گوشه خانه مانده است . زنده ياد بهنمام جعفری يکی از خلاقان سينماِی آزا د که در سن جوانی خاموش شد . داريوش عياری ( برادر کيانوش ومدير فيلمبرداری کيانوش وبسياری از سريال های تلويزيونی ) شهريار پارسی پور ( کارگردان حرفه ای که در اداره کلاس های سينمايی هم دستی دارد ) مجيد قاری زاده؛ مهدی صباغ زاده ؛ فريدون جيرانی کارگردان های حرفه ای ؛ رسول نجفيان طنز نويس؛ تصنيف خوان وسريال ساز ؛ اردشير شليله عکاس فيلم محمد علی سجادی سينماگری خوش فکر که اکثر کارهايش را اداره سانسور قيمه؛ قيمه کرده است و...اما معلوم نيست چرا لطف ومحبت پرند خانم فقط شامل کيانوش مي شود و جالب اين که حتی خودعياری و هيچ يک از اعضای سينمای آزاد ايران در اين جشن بدل سازی حضور ندارند ديگر اينکه تاريخ بر گذاری اين جشن مصادف است با روزهايی که در چند نقطه تهران دار هايیِ بر پا کرده اند وچند انسان را به جر ثقيل بسته اند ودر ميان خشم وانزجار مردم از کليت نظام ؛ صحنه هاي ازگرايش به بربريت وناانسانی خودرا به نمايش گذاشته اند وبه ريش سازمان ملل و کشور های اروپايی که به خاطر چاپيدن مردم ما رهبری گفتگوی تمدن ها به آنها سپرده اند خنديده اند . سينما آزاد وهمراهانش در تبعيد اين نيرنگ رژيم را فاش مي کنند اميد اين که با ايستاد گی ومقاومت مردم اسيرمان در فردای ايران آزاد جشن واقعی سينمای آزاد را در داخل سر زمين اسيرمان بر گذار کنيم ما از راديوو تلويزيون ها؛ مطبوعات و شبکه های اينترنتی به خصوص آنها که بر گذاری آن مراسم را اعلام کرده اند انتظار داريم با پخش اطلاعيه ما در خنثی کردن اين شگرد رژيم با ما همراه شوند .

با شليسته ترين درود ها
بنيانگزار سينماِی آزاد ايران بصير نصيبی


سرآغاز